تقدیر من
خانم تامپسون تقدیر تدی شد. تدی هم تقدیر یکی دیگه می شه. یک نفر دیگه ای هم بوده که روی خانم تامپسون تاثیری رو گذاشته که باعث بشه اون رفتار رو با تدی بکنه. و همینطور همه تقدیر همدیگه می شن.
مائیم که دنیای خودمون و بقیه رو می سازیم. تک تک ما سازندگان دنیای دیگران هستیم. سرنوشت ما چیزی غیر از خود ما نیست. من معتقدم حتی عابری که داره از کنارم می گذره و فقط یک لحظه چشمم تو چشمش میافته جزوی از سرنوشت منه و اگه اون نبود سرنوشت من چیز دیگه ای میشد. نقش ما در ساختن هر کدوم از ما نقش پر رنگیه. من باید سعی کنم نقشم رو به بهترین شکل ممکن انجام بدم. حتی اگه در حد همون عابر باشه.
حالا قضاوت اینکه بهترین شکل چیه و چه جوری باید باشه به عهده خودتون.
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۳۸۷/۰۹/۰۵ ساعت 8:59 توسط مهدی
|